JerJis آسمون واسم ببــ ـار،واسم ببار، بی کسی انگـــ ــار تمومــــــــــــــی نداره من به مردی وفا نمودم و او
پشت پا زد به عشق و امیدم هر چه دادم به او حلالش باد غیر از آن دل که مفت بخشیدم دل من کودکی سبکسر بود خود ندانم چگونه رامش کرد او که میگفت دوستت دارم پس چرا زهر غم به جامش کرد اگر از شهد آتشین لب من جرعه ای نوش کرد وشد سرمست ادامه مطلب ... |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||
![]() |